«درآمدی بر مقاومت عاری از خشونت» با زیرعنوان «مبانی فلسفی، نظریۀ سیاسی، مطالعات کمی و تحلیل کیفی» اثر جدیدی است که توسط داکتر محمد امین احمدی به رشتۀ تحریر درآمده و توسط بنیاد اندیشه در ماه آگست 2025/ اسد 1404 منتشر گردیده است. کتاب توسط حمید فیدل برگآرایی شده و طراحی جلد نیز توسط وی صورت گرفته است و توسط اینجانب در حد توان ویراستاری گردیده است که بدون شک یک ویراستاری حرفهای و فنی نیست. امیدوارم به تدریج نواقص و ضعفهای احتمالی از این بابت رفع گردد.
داکتر محمد امین احمدی به عنوان یکی از اساتید برجسته دانشگاه و فیلسوف زندۀ کشور، بینیاز از معرفی است. در روزگاری که هیاهو وجه غالب گفتارها است و کشور در شوک بزرگ استبداد مذهبی و قومی فرور رفته است، وجود او غنیمتی است بزرگ و ارجمند و از زبان ایشان آخرین روزنههای امید و آگاهی بر میجهد.
در کشوری که جنگ و خشونت از شاخصههای بارز آن است و گسستهای تاریخی همواره با خشونت رقم خوردهاند، سخن گفتن از مقولههایی چون مقاومت عاری از خشونت و نافرمانی مدنی در وهلۀ نخست کمی عجیب به نظر میرسد. اتفاقا آخرین گسستی که چهار سال پیش اتفاق افتاد و در این روزها همزمان با انتشار کتاب، شاهد چهارمین سالگرد آن هستیم، با زور و غلبه صورت گرفت و فاتحان آن رخداد، آن را فتح میخوانند و تصور همگان نیز بر آن است که طالبان با زور افغانستان را دوباره تصاحب کردند. اما داکتر احمدی در این کتاب نشان میدهد که چگونه طالبان و آموزگاران زیرک آن از عناصر نرم استفاده کردند و بیش از آن که متکی بر میلۀ تفنگ به کابل برسند، از طریق ایجاد یاس، سرخوردگی عمومی، برجسته ساختن شکافهای قومی، ایجاد نهادهای موازی با نهادهای دولتی و نافرمانی از قوانین نافذۀ افغانستان و مشروعیتزدایی از آنها، توانستند برای خویش راه موثری بیابند.
درست است که ظاهر درشت و خشونت بیپایان طالبان، اوج استبداد و فاشیسم مذهبی و شوونیسم قومی این گروه، هرگونه مبارزۀ مدنی و نرم را غیر ممکن نشان میدهد ولی در اثر جدید داکتر احمدی نشان داده میشود که رژیمهای استبدادی چه ضعفهای بزرگی دارند و چگونه میتوان از این ضعفها استفاده کرد و راهی برای تغییرات بنیادین و اساسی گشود.
در این کتاب از آموزههای فلسفی و اخلاقی کسانی چون گاندی به درستی الهام گرفته شده است و مطالعات سیاسی و نمونههای عینی مبارزات عاری از خشونت به خوبی معرفی گردیدهاند. در مجموع همانگونه که در انتهای آن نویسنده تاکید میکند، کتاب چارچوب نظری مبارزۀ خشونتپرهیز را تبیین و ارائه میکند. بدون تردید کسانی که این مسیر را خواهند پیمود نیاز به طرحها و برنامههای مدون مبتنی بر این چارچوب دارند که خود با درنظرداشت شرایط و الزامات زمان و مکان خویش باید بسنجند و تدوین کنند.
داکتر احمدی یکی از نادر کسانی است که همواره بر مبارزۀ مدنی و خشونتپرهیز تاکید کرده و تا کنون مقالات و گفتارهای بسیاری در این زمینه نوشته و ترجمه کرده است. او معتقد است که مقاومت عاری از خشونت موثرتر از مبازه مسلحانه و خشونتآمیز است و نتیجۀ بسی بهتر از آن دارد که همانا حل دایمی منازعه و رسیدن به صلح و دموکراسی است.
کتاب در چهار بخش عمده سامان یافته است:
بخش اول: فلسفه عدم خشونت
بخش دوم: مقاومت عدم خشونت ازمنظر تحلیل قدرت سیاسی
بخش سوم: مقاومت عاری از خشونت در آزمون تحقیق کمی و مطالعات موردی
بخش چهارم: رابطۀ مقاومت عاری از خشونت با صلح و دموکراسی
در بخش نخست مولفههای اصلی عدم خشونت بر اساس نظریه مهماتماگاندی تبیین میگردد و اصول اساسی راه رهایی بخش او شرح داده میشود. در این بخش همچنین نقدهایی که تا کنون بر فلسفه عدم خشونت گاندی وارد شده است بیان و پاسخ داده میشود. در این بخش به طور کلی و مبنایی نشان داده میشود که چگونه مبارزه عاری از خشونت بر مبارزه مسلحانه و خشونتآمیز مقدم و موثرتر است.
همانگونه که بخش نخست مبتنی برنگاه فلسفی است و نظریه گاندی محور اصلی است، در بخش دوم بیشتر از منظر تحلیل قدرت سیاسی به موضوع نگاه میشود و محور اصلی در این بخش نظریه جین شارپ است. جین شارپ نخستین کسی است که به طور بنیادی و با تکیه بر تحلیل سیاسی اولویت مبارزه خشونتپرهیز را بر مبارزه خشونتآمیز اثبات میکند.
در این بخش ضعفهای نظامهای دیکتاتوری و استبدادی به طور مشروح نشان داده میشوند و تکنیکها و تاکتیکهای مبارزه خشونتپرهیز به معرفی گرفته میشوند.
در این بخش همچنین نشان داده میشود که چگونه پیروزیهای مبتنی بر مبارزه خشونتآمیز به دیکتاتوریهای جدید میانجامند ولی مبارزه خشونتپرهیز معمولا به صلح دایمی و دموکراسی ختم میگردد. به عبارت دیگر در مبارزات تنها پیروزی و سرنگونی دیکتاتوری نیست مهم نیست بلکه مهمتر از رسیدن به دموکراسی و نظامی مبتنی بر قواعد دموکراتیک و حل دایمی منازعه است. از این نگاه، مبارزات خشونتآمیز معمولا پس از پیروزی به دیکتاتوریهای جدید منجر میشوند ولی مبارزات خشونتپرهیز عمدتا به دموکراسی و صلح دایمی میانجامند.
در بخش سوم با تکیه بر مطالعات چنووث و استیفان به نمونههای عینی و تجربیات مبارزات مدنی و مقاومتهای عاری از خشونت نگاهی انداخته میشود. در این راستا مهمترین درسهای آموخته شده از انقلاب اسلامی در ایران، انتفاضه فلسطین در دهه 90، انقلاب قدرت مردم در فیلیپین و سرانجام به مبارزات مدنی مردم میانمار، مورد تحلیل و ارزیابی قرار میگیرند.
در بخش چهارم که در واقع نتیجه مباحث گذشته است، به این بحث مهم توجه عمیق و گسترده صورت میگیرد که چه رابطهای میان صلح و دموکراسی با مقاومت عاری از خشوت وجود دارد؟ بدون تردید مهمترین بحث در همه مبارزات مردمی همین موضوع است و در این بخش نشان اده میشود که چگونه محتوای اصلی مبارزات مدنی با صلح و دموکراسی و ارزشهای جهان شمول بشری ارتباط دارد و از همینجا است که این نوع مبارزه بر مبارزات خشونتآمیز و گوریلایی اولویت دارد.
همان گونه که در سراسر کتاب، همه موضوعات و مباحث معطوف به مسایل و قضایای افغانستان است، در بخش پایانی به طور برجسته به منازعه دوامدار افغانستان نگاهی انداخته میشود و این منازعه و راههای حل آن در چارچوب «رهبرد جامع» مقاومت عاری از خشونت مورد تحلیل قرار میگیرد.
آدرس الکترونیکی کتاب در وبسایت بنیاد اندیشه:
https://andisha.org/fa/afghanPersonalities/2605/An-Introduction-to-Nonviolent-Resistance
نظرتان را بنویسید: